آرشیو های وبلاگ
موضوعات وبلاگ
آخرین مطالب ارسالی
پیوند های روزانه
امکانات
آرشیو های وبلاگ
موضوعات وبلاگ
آخرین مطالب ارسالی
پیوند های روزانه
امکانات
سلام به تمام شيعيان و دوستادارن امير المومنين علي بن ابي طالب عليه السلام ان شاءالله كه هميشه زير سايه ولايت ايشان باقي باشيد .الان در ماه ذي القعده هستيم وكم كم صحبت از ايام حج و مكه رفتن و ماه ذي الحجه، ماهي كه براي شيعيان علي عليه السلام مهمترين روز ها را با خود مي اورد .
بله بوي ايام ولايت و عيد غدير به مشام مي رسه .و مي خواستم با هم در باره اين عيد بزرگ صحبت كنيم . اما قبل از بيان ادامه مطلب يك داستان براتون تعريف ميكنم كه با منظور من از نوشتن اين پست خيلي نزديك است.
در روز عاشورا علامه اميني در حرم مطهر امام حسين عليه السلام ايستاده بودند .دسته هاي عزاداري گروه گروه وارد حرم مي شدند. يكي از علماي اهل سنت كنار علامه ايستاده بود و به علامه ميگويد آيا اين چنين توي سر زدن و غوغا كردن جايز است. علامه ميفرمايد: نه بلكه واجب است.اون عالم تعجب ميكنه و علامه در ادامه ميفرمايد يك روز پيامبر از حج عمومي بر مي گشتند در مكاني كه به اون غدير خم مي گفتند همه را جمع كردند.و وصايت وصي خودشون حضرت علي را اعلان كردند، ولي چه شد كه اين واقعه مهم در بستر تاريخ فراموش شد.اگر در روز عاشور در بين شيعيان اين چنين غوغا نبود باز هم در اصل عاشورا تشكيك مي شد. و مي گفتند ايا مي شود كه پسر دختر رسول خدا را بين دو نهر آب شهيد كنند.اما در اثر اين غوغاي بين شيعيان عاشورا زنده است. و اگر اين چنين با غدير رفتار مي شد اكنون غدير هم زنده بود.
فكر مي كنم بعد از بيان اين داستان خوب منظور من از نوشتن اين پست را فهميده باشيد . و من صحبتم را با يك سوال شروع مي كنم . و سوال من اينه كه تكليف ما در مقابل غدير چيست و تا حالا براي غدير چكار كرديم؟
دو حادثه بسیار مهمّ و بزرگ در تاریخ اسلام رخ داد که از یکى رسالت و از دیگرى امامت به وجود آمد نخستین حادثه، نزول وحى بود که رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله را در برداشت دومین حادثه، غدیر بود که امامت را به وجود آورد و در حقیقت ادامه رسالت بود روز غدیر و امامت همان قدر اهمیت دارد که روز بعثت و رسالت اهميت دارد
خداوند منّان نیز در قرآن به این ارتباط اشاره کرده و فرموده است:
یا ایّها الرسول بلّغ ما انزل الیک من ربّک وإن لم تفعل فما بلّغت رسالته واللّه یعصمک من النّاس ان اللّه لایهدى القوم الکافرین(مائده، ۶۷) اى پيامبر! آنچه از سوى پروردگارت [درباره ولايت و رهبرى على بن أبىطالب اميرالمؤمنين عليه السلام] بر تو نازل شده ابلاغ كن؛ و اگر انجام ندهى پيام خدا را نرساندهاى. و خدا تو را از [آسيب و گزند] مردم نگه مىدارد؛ قطعاً خدا گروه كافران را هدايت نمىكند
در آیه دیگر که همان روز و بعد از آن واقعه غدیر نازل شد فرمود:
الیوم اکملت لکم دینکم واتممت علیکم نعمتى و رضیت لکم الاسلام دینا (مائده،۳)
. امروز [با نصبِ على بن ابىطالب به ولايت، امامت، حكومت و فرمانروايى بر امت] دينتان را براى شما كامل، و نعمتم را بر شما تمام كردم، و اسلام را برايتان به عنوان دين پسنديدم.
مرحوم حاج میرزا جواد ملکى تبریزى مى گوید:
و یوم الغدیر من هذا الیوم [یوم المبعث] بمنزلة الجزء الاخیر من العلقة التامة، بل بمنزلة الباطن من الشىء الظاهر، وبمنزلة الروح من الانسان، لانّ کل ما فى هذا المبعث الشریف من الخیر والفوز والسعادة مشروطة بولایة امیرالمؤمنین والائمة من ولده
مي دونم كه تمام شما شيعيان علي عليه السلام از اهميت اين روز آگاهيد ولي براي ياداوري اين مطلب چند روايت براي شما مي نويسم :
1-امام صادق عليه السلام فرمودند: شايد فكر كني خداوند متعال روزي را از جهت حرمت و احترام با عظمت تر از روز عيد غدير خم خلق نموده باشد، نه به الله قسم ، نه به الله قسم ، نه به الله قسم.(وسائل الشيعه، ج8، ص89)
2- قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه و اله: «يوم غدير خمّ أفضل اعياد امّتى» ؛ رسول اكرم صلّى اللّه عليه و اله فرمود: روز غدير خم برترين عيدهاى امت من است. آثار الصادقين، ج 14، ص 449.
3- امام صادق عليه السّلام فرمود: روز قيامت چهار روز را مانند عروس به پيشگاه الهى مىبرند: عيد فطر، عيد قربان، روز جمعه، عيد غدير. «روز غدير خم» در مقابل عيد قربان و فطر مانند ماه بين ستارگان است. خداوند تعالى بر غدير ملائكۀ مقربين را موكل مىكند كه رئيسشان جبرئيل است، و انبياء مرسلين را كه رئيسشان حضرت محمد صلّى اللّه عليه و اله است، و اوصياء منتخبين را كه رئيسشان امير المؤمنين عليه السّلام است، و اولياء خود را كه رئيسشان سلمان و ابو ذر و مقداد و عمار هستند. اينان «غدير» را همراهى مىكنند تا آن را وارد بهشت نمايند. اسرار غدير، ص 234(عوالم، ج 15/3، ص 212) .
حالابا توجه به اين روايات و ديگر روايات بيان كننده اهميت غدير ما شيعيان امير المومنين نسبت به عيد غدير چه تكليفي داريم و آيا به آن آگاهيم و انجام داده ايم .
ابتدا اشاره اي ميكنم به خود خطبه غدير و اولين مطلب را از آنجا بيان ميكنم .خطبه اي كه از ابتدا تا انتهايش براي ما درس و برنامه است و خود پيامبر صل الله عليه وآله تكليف و وظيفه ما را نسبت به غدير روشن كرده اند در آنجا كه مي فرمايد: «فَلْیُبَلِّغِ الْحاضِرُ الْغائِبَ وَالْوالِدُ الْوَلَدَ إِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ»
«پس بایسته است این سخن را حاضران به غایبان و پدران به فرزندان تا برپایی رستاخیز برسانند.»
حال بياييد بينديشيم با توجه به اين تكليفي كه پيامبر در خود خطبه غدير براي ما تعييين نموده اند ما تاكنون براي غدير چه كار تبليغي و فعاليتي انجام داده ايم . در روايات وارده از معصومين تكاليفي براي غدير معلوم شده است كه نشان از اهميت و بزرگداشت اين روز دارد. اعمالي كه انسان براي مهم ترين روز زندگيش انجام مي دهد وبا انجام اين سفارشات نشان مي دهد بزرگترين روز زندگيش را مي گذراند. در ادامه براي روشن شدن وظايفمان نسبت به غدير رواياتي از معصومين را كه در انها تكاليفي را براي ما تعيين نموده اند را مي آوريم.
1- تهنيت و شادباش گفتن:
«غدير روزي است كه بعضي از شما بعض ديگر را شاد باش و تهنيت ميگويند ژس وقتي مومن برادر مومن خود را ديدار ميكند ميگويد: سپاس خداي را كه ما را از متمسكين و درآويختگان به ولايت اميرالمومنين(عليه السلام) و امامان طاهرين(عليهم السلام) قرار داد.»(اقبال، ص464)
2- زينت كردن براي غدير:
«غدير روز زينت است پس كسي كه به خاطر غدير زينت كند: 1.خداوند تمام گناهان صغيره و كبيره او را ميآمرزد 2.ملائكه اي را به سوي او ميفرستد تا براي او حسنات و خوبيها را بنويسد 3. و درجات او را تا مانند همين روز سال آينده بالا ببرند 4. پس اگر از دنيا رفت شهيد از دنيا رفته 5. اگر زنده ماند، معيشت و زندگي سعادتمندانه خواهد داشت. »(اقبال، ص464)
3- ديد و بازديد و زيارت مومنين و خويشان در غدير:
«كسي كه در اين روز مومني را زيارت كند 1. خداوند هفتاد نور در قبر او وارد ميسازد 2. و قبر او را وسيع مينمايد 3. و هر روز هفتاد هزار ملك قبر او را زيارت ميكنند 4. و او را به بهشت بشارت ميدهند»(اقبال، ص465)
4- ثواب تبسم در روز غدير:
«روز غدير روز تبسم در چهره مومنين است پس هركسي كه در روز غدير بر چهره برادرش تبسم و لبخند نمايد: 1.خداوند در قيامت با نظر رحمت به او نظر ميكند 2.و هزار حاجت او را برآورده ميسازد 3. و براي او قصري از در خالص و ناب در بهشت قرار ميدهد 4. و چهره او را شاداب ميگرداند» (اقبال،ص464)
5- دید و بازدید :
امام رضا(ع) فرمود: من زار مؤمنا ادخل الله قبره سبعین نورا و وسع فی قبره، و یزور قبره کل یوم سبعون الف ملک یبشرونه بالجنة. المراقبات، ص 257
کسی که در روز غدیر به دیدار مؤمنی برود خداوند هفتاد نور بر قبر او وارد و قبرش را وسیع می سازد; هر روز هفتاد هزار فرشته قبرش را زیارت کرده، به او بشارت بهشت می دهند.
دید و بازدید یکی از آداب روزهای عید و شادی است. این سنت مردم را شادابتر و نام و یاد عید را در دل و ذهنشان ریشه دارتر می کند. اسلام همین سنت را برای عید غدیر در نظر گرفته و آن را مورد تاکید قرار داده است. شایسته است این سنت در روز غدیر، که بزرگترین عیدهاست، اجرا شود تا علاوه بر احیای روز غدیر رشته های الفت و مودت میان مردم محکمتر شود.
6-اطعام غدير:
«كسي كه در غدير شخص مومني را اطعام نمود مانند كسي خواهد بود كه تمامي پيامبران خدا و صديقين و مقربان او را اطعام داده و افطار نموده است.»(اقبال، ص465)
7- عيدي دادن:
«غدير روزي است كه هركس آن را عيد بگيرد و گشايش در امر خود قرار دهد خداوند مال او را زياد و او را از آتش نجات دهد.»(اقبال، ص464)
8- لباس نو و نيكو پوشيدن در عيد غدير:
امام صادق(ع) فرمود: یحب ... ان یلبس المؤمن انظف ثیابه و افخرها ; در روز غدیر لازم است مؤمن پاکیزه ترین و فاخرترین لباس خود را بپوشد. بحارالانوار، مجلسی، ج 95، ص 301
تعیین جانشینى براى رهبرى امت اسلامى از مهمترین و عمده ترین مسایلى بود كه پیامبر اكرم در آخرین سال حیات، هنگام بازگشت از حجةالوداع، به همراهان خویش ابلاغ كرد.
اگر چه این اعلام عمومى، به فرمان خداوند صورت گرفت، ولى صرف نظر از جنبه آن، مىتوانست حاكى از دغدغه طبیعى معمار و بنیانگذار مكتب نسبت به آینده امت باشد، این اقدام یك ضرورت اجتماعى اجتناب ناپذیر بود، و از انتظارات عقلاى عالم به شمار مىآمد و آن حضرت حتى در زمان حیات خویش از آن مهم غفلت نمىورزید. او مىدانست كه جامعه بى سرپرست مانند رمه بى چوپان كه هر لحظه در معرض اختلاف، گسستگى و هجوم فرصت طلبان است. لذا هر وقت براى جنگ یا غزوهاى از مدینه خارج مىشد، شهر را بدون امیر و خلیفه وا نمىگذاشت؛ پس هنگامى كه سفرى ابدى در پیش رو داشت، چگونه ممكن بود امت را به حال خود واگذارد. (1)
این بود كه در زیر آفتاب سوزان بیابان تفتیده حجاز در میان جمعى از بزرگان اصحاب، كوشید تا رسالت خویش را به پایان رساند. علماى شیعه و شمارى از دانشمندان اهل تسنن بر این باورند كه سوره مائده، به ویژه آیه67، آخرین كلامى بود كه بر پیامبر(ص) نازل شد.
بسیارى از علماى اسلام معتقدند كه آیه مزبور در روز هجدهم ذى حجه، پس از تمام شدن اعمال حجةالوداع در غدیر خم و قبل از آن كه پیامبر على(ع) را خلیفه خود معرفى كند، نازل شده است آنها شان نزول این آیه را انتصاب على(ع) به جانشینى پیامبر(ص) مىدانند. (2)
و باز هنگام حركت به سوى تبوك به على(ع) فرمود: " انت منى بمنزلة هارون من موسى الا انه لا نبى بعدى"؛ نسبت تو به من مانند نسبت هارون به موسى است، جز این كه پس از من پیامبرى نخواهد بود.
پیامبر(ص) با این سخن مقام وزارت، اختصاص در دوستى، برترى بر همگان و جانشینى در زمان حیات و پس از وفاتش را براى على(ع) ثابت كرد. زیرا قرآن كریم به تحقق همه این موارد هارون گواهى مىدهد. (3)
عید غدیر، عید الله اكبر و عید آل محمد و ارزشمندترین و والاترین عید اسلامىاست. هیچ روزى در طول سال، فرخنده تر و مبارك تر از این روز مقدس نزد شیعیان اهل بیت نیست. امام صادق سلام الله علیه مىفرماید:
«ان یوم غدیر خم بین الفطر و الاضحى و الجمعه كالقمر بین الكواكب...»؛ روزعید غدیر خم در میان سه عید فطر و قربان و جمعه، مانند درخشندگى ماه در میان ستارگان است. چه تعبیر ظریفى امام دارد كه عید غدیر را تشبیه به ماه كرده است و دیگر اعیاد را به ستاره؛ زیرا در این روز بزرگ بود كه خداوند اعلام كرد: امروز دین را بر شما تكمیل كردم و نعمتم را بر شما به اتمام رساندم «الیوم اكملت لكم دینكم و اتممت علیكم نعمتى و رضیت لكم الاسلام دینا»؛ نعمت بزرگ اسلام كه از هر نعمتى ارزنده تر و گرانبهاتر است، كامل نمىشود و محقق نمىگردد جز با ولایت علىعلیه السلام « و ما نودى بشىء مثل ما نودى بالولایه».
محب الدین طبرى از علماى بزرگ اهل سنت نقل مىكند كه رسول خدا صلوات الله علیه فرمود: «اذا جمع الله الاولین و الاخرین یوم القیامة و نصب الصراط على جسر جهنم، لم یجزها احد الا من كانت له براء ة بولایة على بن ابى طالب»؛ در روز قیامت كه خداوند تمام مردم را جمع مىكند و صراط بر پل دوزخ زده مىشود، هیچ كس از آن نمىگذرد جز كسى كه با ولایت على ابن ابىطالب، گذرنامه بىزارى و برائت از جهنم را داشته باشد.
ولایت على علیه السلام همان دین حنیف است كه فرمود: « فاقم وجهك للدین حنیفا فطرت الله التى فطر الناس علیها»؛ پس اى پیامبر(همراه با پیروانت) به سوى آیین پاك اسلام روى آور كه فطرت الهى است و مردم بر آن مفطور شدهاند.
و ولایت على همان طریقه و روش صحیح زندگى است كه اگر مردم آن روش را برگزینند، خداوند در روز رستاخیز، از آب گواراى حوض كوثر به دست على علیه السلام سیرابشان مىگرداند. « و ان لو استقاموا على الطریقة لاسقیناهم ماء غدقا»؛ و ولایت همان نعمتى است كه حتما از آن سؤال مىشود كه با آن چگونه رفتار كردید« ثم لتسالن یومئذ عن النعیم».
آلوسى، مفسر بزرگ اهل سنت در تفسیر كبیر روح المعانى پس از ذكر آیه شریفه« وقفوهم انهم مسئولون»؛ و آنان را متوقف كنید و ایست بدهید كه مسئولیت دارند و باید پاسخگو باشند، در ذیل تفسیر این آیه، اقوال گوناگونى را نقل مىكند و سپس نتیجه مىگیرد و مىگوید:
« سزاوارترین و صحیح ترین سخن این است كه در آن روز از عقاید و اعمال انسان سؤال مىشود و از همه مهم تر و عظیمتر، قطعا ولایت على كرم الله وجهه است».
و در این روز بزرگ كه یادآور نصب و تعیین امیرالمؤمنین به دست مبارك رسول اكرم صلى الله علیه و آله و سلم و به امر پروردگارش است، باید این فطرت الهى را در دلها زنده كرد و پردههاى ظلمت و جهالت و تارهاى نادانى و غفلت را از دیدگان غافلان برداشت تا بر طریقه حق پایدار گردند و به صراط مستقیم الهى روى آورند و دینشان كامل شود.
از امام صادق علیه السلام مىپرسد: مولاى من! آیا به من دستور مىدهى كه این روز را روزه بداریم؟
حضرت پاسخ مىدهد: « اى والله اى والله انه الیوم الذى نجى فیه ابراهیم من النار فصام لله شكرا لله عزوجل ذلك الیوم، و انه الیوم الذى اقام رسول الله امیرالمؤمنین علما و ابان فضله و وصیته، فصام ذلك الیوم، و ذلك یوم صیام و قیام و اطعام الطعام و صلة الاخوان و فیه مرضاة الرحمن و مرغمة الشیطان»؛ آرى، به خدا قسم آرى، به خدا قسم! این همان روزى است كه خداوند، حضرت ابراهیم را از آتش رها ساخت، پس او به شكرانه این لطف الهى، این روز را روزه گرفت. و همانا این روز، روزى است كه رسول گرامى اسلام صلى الله علیه و آله و سلم امیرالمؤمنین علیه السلام را بر مردم نصب كرد و بزرگوارى و فضلش را نمایان ساخت و او را وصى و جانشین خود قرار داد، پس او هم در این روز، روزه گرفت و این روز، روز روزه گرفتن و دعا كردن و مسلمانان را اطعام نمودن و به دیدار برادران دینى رفتن است و در این روز، رضایت خداى رحمان به دست مىآید و بینى شیطان به خاك مالیده مىشود (مایوس مىگردد).
امام صادق علیه السلام اعمال این روز مهم را در چهار مورد خلاصه مىكند:
در برخى روایات وارد شده كه روزه این روز برابر است با صد بار حج و صد بار عمره. و در روایت دیگرى، كفاره شصت سال گناه است. پس حتما برادران و خواهران به این فضیلت بسیار مهم توجه كنند و حتما آن را روزه بدارند.
اصطلاحا قیام بر عبادت و زنده نگه داشتن این یوم الله با مناجات و دعا و استغفار، اطلاق مىشود ولى ممكن است قیام كنایه از استقامت و پایدارى در راه حق و قیام در برابر دشمنان اسلام و مسلمین و مبارزه با طاغوتها و ستم پیشگان باشد.
بهر حال خود قیام علیه باطل و جهاد در راه خدا، نیز یك عبادت بزرگ است بلكه از اهم فرائض و واجبات است.
مهمانى كردن و اطعام نمودن برادران با ایمان از ویژگىهاى تمام اعیاد به ویژه این عید بزرگ است كه بر آن تاكید شده است. و قطعا خرسند نمودن مؤمنین، از برترین عباداتى است كه رضایت پروردگار را به دنبال دارد.
احسان و نیكى به برادران مؤمن و دید و بازدید و زیارت آنان پیوسته از اعمال بسیار پسندیده و نیكو است ولى در این روز، تاكید بر آن شده است. در روایت دارد كه هر وقت با برادر مومنى دیدار كردید، براى تهنیت به او بگویید:
«الحمد لله الذى جعلنا من المتمسكین بولایة امیرالمؤمنین و الائمه علیهم السلام »؛ سپاس و حمد خداى را كه ما را جزء تمسك جویان به ولایت امیرمومنان و دیگر امامان که درود خداى رحمان بر آنان باد، قرار داد.
فرا رسیدن این عید بزرگ اسلامى را به مقام شامخ ولى الله الاعظم ارواحنا لتراب مقدمه الفداء و عموم مسلمانان و شیعیان و پیروان امامان، تبریك و تهنیت عرض نموده، از خداى بزرگ خواهانیم ما را جزء شیعیان و ولایت پذیران واقعى قرار دهد.
ز نام اوست معلق سما و کرسی و عرش ز ذات اوست مطبق زمین بین هنجار
علی امام و علی ایمن و علی ایمان علی امین و علی سرور و علی سردار
علی علیم و علی عالم و علی اعلم علی حکیم و علی حاکم و علی مختار
علی نصیر و علی ناصر و علی منصور علی مظفر و غالب علی سپهسالار
علی عزیز و علی عزت و علی افضل علی لطیف و علی انور و علی انوار
علیست فتح فتوح و علیست راحت روح علیست بحر سخا و علیست کوه وقار
علی سلیم و علی سالم و علی مسلم علی قسیم قصور و علیست قاسم نار
علی صفی و علی صافی و علی صوفی علی وفی و علی صفدر و علی کرار
علی نعیم و علی نعمت و علی منعم علی بود اسد الله قاتل الکفار
علی ز بعد محمد ، ز هر که هست به است اگر تو مؤمن پاکی بکن بر این اقرار
حضرت امام خمینی رحمه الله، عید غدیر خم را که کاشتن بذر ولایت در جان همه مسلمانان است، مختص گروه خاصی نمیدانست و در این باره میفرمود: «امروز که روز عید غدیر است، از بزرگترین اعیاد مذهبی است. این عید، عیدی است که مال مستضعفان است، عید محرومان است، عید مظلومان جهان است، عیدی است که خدای تبارک و تعالی به وسیله رسول اکرم صلی الله علیه و آله برای اجرای مقاصد الهی و ادامه تبلیغات و ادامه راه انبیا، حضرت امیر علیه السلام را منصوب فرمودند».
ارزش مولا علی علیه السلام
حضرت امام خمینی رحمه الله معتقد بود که بزرگیِ عید غدیر، از وجود با برکت علی علیه السلام است و میفرمود: «مسئله غدیر، مسئلهای نیست که بنفسه برای حضرت امیر یک مسئله ای پیش بیاورد؛ حضرت امیر مسئله غدیر را ایجاد کرده است. آن وجود شریف که منبع همه جهات بوده است، موجب این شده است که غدیر پیش بیاید. غدیر برای ایشان ارزش ندارد؛ آنکه ارزش دارد، خود حضرت است که دنبال آن ارزش، غدیر آمده است. خدای تبارک و تعالی که ملاحظه فرموده است که در بشر بعد از رسول اللّه کسی نیست که [آنچه] دلخواه است انجام بدهد، مأمور میکند رسول اللّه را که این شخص را که قدرت این معنا را دارد که عدالت را به تمام معنا در جامعه ایجاد کند و یک حکومت الهی داشته باشد، این را نصب کن».
الگوی حکومت اسلامی
همه حکومتها به الگو و نمونه نیاز دارند تا بر اساس آن، رابطه بین حاکم و مردم مشخص شود و حکومت، وظایف خود را به درستی انجام دهد. حضرت امام خمینی رحمه الله بر این عقیده بود که غدیر، الگوی حکومت اسلامی را معیّن کرد. ایشان در این باره میفرمود: «روز عید غدیر، روزی است که پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله تکلیف حکومت را معیّن فرمود و الگوی حکومت اسلامی را تا آخر تعیین فرمود که حکومت اسلام، نمونه اش عبارت از یک همچو شخصیتی است که در همه جهات مهذّب، در همه جهات معجزه است. و البته پیغمبر اکرم این را میدانستند که به تمام معنا کسی مثل حضرت امیر علیه السلام نمیتواند باشد، لکن نمونه را که باید نزدیک به یک همچو وضعی باشداز حکومت ها، تا آخر تعیین فرمودند».
حکومت یا مقام معنوی
گروهی، خام اندیشانه میپندارند که مسئله غدیر، مربوط به مسائل معنوی امام علی علیه السلام است و ربطی به خلافت و حکومت ایشان بعد از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله ندارد؛ ولی حضرت امام رحمه الله با ردّ این مدّعا میفرمود: «نصب حضرت امیر به خلافت، این طور نیست که از مقامات معنوی حضرت باشد؛ مقامات معنوی حضرت و مقامات جامع او این است که غدیر پیدا بشود». ایشان سپس در ادامه میفرمایند: «اینکه در روایات ما... غدیر را آن قدر ازش تجلیل کردهاند، نه از باب اینکه حکومت یک مسئلهای است. حکومت آن است که حضرت امیر به ابن عباس میگوید که: به قدر این کفش بی قیمت هم پیش من نیست، آنکه هست، اقامه عدل است. آن چیزی که حضرت امیر علیه السلام و اولاد او میتوانستند در صورتی که فرصت بهشان بدهند، اقامه عدل را به آن طوری که خدای تبارک و تعالی رضا دارد، انجام بدهند؛ لکن فرصت نیافتند».
ولایت کلی
حضرت امام خمینی رحمه الله بر روی مقام ولایت کلّیِ امامان معصوم علیهم السلام خیلی تأکید میکرد. ایشان در سخنان خود، این ولایت را غیر از مسئله خلافت و حکومت میدانست که در عید غدیر خم مطرح شد. به نظر مرحوم امام، این ولایت کلی، همان امامت و از اصول مذهب تشیع است که کسی که به آن معتقد نباشد، تمام اعمال نیک خود را باطل کرده است. ایشان در این مورد میفرمود: «آن چیزی که برای ائمه ما قبل از غدیر... مطرح بوده است، این یک مقامی است که مقام ولایت کلی... [و] امامت است.... اگر کسی... آن ولایت کلی را قبول نداشته باشد، اگر تمام نمازها را مطابق با همین قواعد اسلامی شیعه هم به جا بیاورد، باطل است؛ این غیر [از] حکومت... [و] از اصول مذهب است».
انحراف بعد از غدیر
پس از واقعه مهم غدیر خم و برگزیدن امام علی علیه السلام به جانشینی رسول خدا صلی الله علیه و آله، عده ای به فاصله اندکی، این مسئله را نپذیرفتند و علی علیه السلام را از خلافت کنار گذاشتند. این کنار گذاشتن معصوم و برگزیدن غیر او، اندک اندک خطی انحرافی پدید آورد؛ به طوری که بعدها معاویهها و یزیدها خلافت و حکومت را به دست گرفتند و آن را به سلطنت تبدیل کردند. مرحوم امام خمینی، این انحرافها را سرچشمه گرفتاری های کنونی دنیای اسلام میداند و میفرماید: «انحرافاتی که بعد از غدیر خم پیدا شد و ماها هم غفلت کردیم ـ همه نه ـ بسیاری از ماها، اکثریت شاید غفلت کردند و ما را کناره گیر کردند، نگذاشتند که در امور مسلمین دخالت بکنیم، اسباب این گرفتاری هایی شده است که الان در سرتاسر کشورهای اسلامی داریم میبینیم، در همه جا این مسائل هست... ».
درست زنده نگه داشتن غدیر
شادمانی کردن و مجلس گرفتن در اعیاد اسلامی، عملی نیکوست؛ ولی نیکوتر آنکه، در مورد بزرگی آن عید بیندیشیم. حضرت امام خمینی رحمه الله در مورد درست زنده نگه داشتن عید سعید غدیرخم میفرماید: «زنده نگه داشتن این عید، نه برای این است که چراغانی بشود و قصیده خوانی بشود و مداحی بشود. اینها خوب است؛ اما مسئله این نیست. مسئله این است که به ما یاد بدهند که چطور باید تبعیت کنیم. به ما یاد بدهند که غدیر، منحصر به آن زمان نیست؛ غدیر در همه اعصار باید باشد و روشی که حضرت امیر در این حکومت پیش گرفته است، باید روش ملتها و دست اندرکاران باشد. قضیه غدیر، قضیه جعل حکومت است. این است که قابل نصب است؛ والاّ، مقامات معنوی قابل نصب نیست».
منبع: تبیان
غديرخم را فراموش كردهايد!؟
در دوران غربت بعد از پيامبراكرمصلى الله عليه وآله وسلم، كه توأم با اختناق نيز بود، از جمله جاهايى كه مردم مىتوانستند با حضرت زهراعليها السلام ديدارى داشته باشند و سؤالاتشان را مطرح نمايند، در خارج از شهر مدينه، بر سر مزار شهداى احد و حمزه سيّدالشّهدا بود. از جمله كسانى كه در كنار مزار شهدا با حضرت زهراعليها السلام ملاقات كرده، محمود بن لبيد (و يا اسيد) است. او مىگويد:
پس از وفات رسول اللّهصلى الله عليه وآله وسلم فاطمه زهراعليها السلام را در كنار قبر حمزه در احد مشاهده كردم، در حالى كه به شدّت منقلب بود و اشك مىريخت. صبر كردم تا آرام گرفت، آنگاه به حضور ايشان رسيدم و عرضه داشتم: اى بانوى من! سؤالى برايم پيش آمده است كه مىخواهم با شما در ميان بگذارم.
فرمود: بپرس!
عرض كردم: آيا رسول خداصلى الله عليه وآله وسلم قبل از وفات خود، تصريحى بر امامت علىعليه السلام داشته است؟ و آيا از طرف ايشان نصّى بر اين مطلب وجود دارد؟ فرمود:
«واعجباه! أنسيتم يوم غديرخم؛ شگفتا و عجبا! آيا روز غديرخم را فراموش كردهايد؟»
عرضه داشتم: روز غدير را مىدانم (و آن غير قابل انكار است)، از آن اسرارى كه رسول خداصلى الله عليه وآله وسلم با شما در ميان گذاشته، مرا آگاه كنيد، فرمود:
«اشهداللّه تعالى لقد سمعته يقول: علىٌّ خير من أخلّفه فيكم، و هو الامام والخليفة بعدى، و سبطاى و تسعة من صلب الحسين أئمّة أبرار، لئن اتبعتموهم وجدتموهم هادين مهديّين، و لئن خالفتموهم ليكون الاختلاف فيكم الى يوم القيامة؛ خدا را شاهد مىگيرم كه شنيدم رسول خداصلى الله عليه وآله وسلم فرمود: على بهترين كسى است كه او را جانشين خود در ميان شما قرار مىدهم. على امام و خليفه بعد از من است، و دو فرزندم (حسن و حسين) و نه تن از فرزندان حسين پيشوايان و امامانى پاك و نيكند. اگر از آنها اطاعت كنيد، شما را هدايت خواهند نمود، و اگر مخالفت ورزيد، تا روز قيامت بلاى تفرقه و اختلاف در ميان شما حاكم خواهد شد.»
پرسيدم: بانوى من! پس چرا علىعليه السلام سكوت كرد، و براى گرفتن حقّ خويش قيام نكرد؟
حضرت زهراعليها السلام در پاسخ فرمود:
«يا اباعمر لقد قال رسول اللّهصلى الله عليه وآله وسلم: مثل الامام مثل الكعبة اذ تؤتى و لا تأتى - أو قالت: مثل علىّ - ثمّ قالت: أما واللّه لو تركوا الحقّ على أهله و اتبعوا عترة نبيّه لما اختلف فىاللّه اثنان، و لورثها سلف عن سلف و خلف بعد خلف حتى يقوم قائمنا التاسع من ولد الحسين، و لكن قدّموا من أخّره اللّه و أخّروا من قدّمه اللّه، حتى اذا ألحدوا المبعوث و أودعوه الجدث المجدوث، اختاروا بشهوتهم و عملوا بآرائهم، تبّاً لهم أو لم يسمعوا اللّه يقول: «و رَبُّكَ يَخْلُقُ مايَشاءُ وَ يَخْتارُ ماكانَ لَهُمُ الخِيَرَةُ»5؟ بل سمعوا و لكنّهم كما قال اللّه سبحانه: «فَاِنَّها لا تَعْمَى الاَبْصارُ وَلكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الّتى في الصُّدُورِ»6 هيهات بسطوا فى الدّنيا آمالهم و نسوا آجالهم، فتعساً لهم و أضلّ أعمالهم، أعوذبك يا ربّ من الحُور بعد الكَوْر؛ اى اباعمر، رسول خداصلى الله عليه وآله وسلم فرمود: مَثَلِ امام (مثل على)، همانند كعبه است، كه مردم به سراغ آن مىروند، نه آنكه كعبه به سراغ مردم بيايد.
(سپس حضرت زهراعليها السلام ادامه داد:)
آگاه باش! به خدا سوگند! اگر حق را به اهلش واگذار مىكردند و از عترت رسول خداصلى الله عليه وآله وسلم اطاعت مىنمودند، دو نفر هم (در حكم خداوند) با يكديگر اختلاف نمىكردند، و امامت همان گونه كه پيامبر خداصلى الله عليه وآله وسلم معرّفى فرمود، از علىعليه السلام تا قائم ما، فرزند نهم حسين، از جانشينى به جانشينى ديگر به ارث مىرسيد. اما كسى (ابوبكر) را مقدّم داشتند كه خدا او را كنار زده بود، و كسى (على) را كنار زدند كه خدا او را مقدّم داشته بود. نتيجه آن شد كه محصول بعثت را انكار كردند و به بدعتها روى آوردند، آنها هوا پرستى را برگزيدند و براساس رأى و نظر شخصى عمل كردند، هلاكت و نابودى بر آنان باد! آيا نشنيدند كلام خدا را كه فرمود:
«پروردگار تو هرچه بخواهد، مىآفريند و هرچه بخواهد، برمىگزيند، آنان (در برابر او) اختيارى ندارند.»؟
آرى شنيدند، اما همان گونه كه قرآن فرمود:
«چشمهاى ظاهر نابينا نمىشود، بلكه دلهايى كه در سينههاست، كور مىشود.»
افسوس كه آنان آرزوها و هوسهاى خود را تحقّق بخشيدند و از مرگ و قيامت غافل ماندند! خدا نابودشان گرداند و آنان را در كارهايشان گمراه كند.
پروردگارا! به تو پناه مىبرم از كمى ياران پس از فراوانى آنان.»7
مطلب به طور کامل در ادامه مطلب
سال دهم هجرت که مسلمانان همراه پيامبر اکرم(ص) مراسم حج را به پايان رساندند و آن سال، بعدا «حجة الوداع» نام گرفت، پيامبر اکرم(ص) عازم مدينه گرديد. فرمان حرکت صادر شد. هنگامى که کاروان به سرزمين «رابغ» در سه ميلى جحفه که ميقات حجاج است، رسيد امين وحى در مکانى به نام «غديرخم» فرود آمد. آيه:«يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته والله يعصمک من الناس».نازل شد که اى پيامبر، آنچه از طرف خدا فرستاده شده، به مردم ابلاغ کن. اگر اين کار را نکنى، رسالتخود را تکميل نکردهاى و خداوند تو را از گزند مردم حفظ خواهد کرد. سوره مائده، آيه دستور توقف در آن مکان صادر شد. همه مردم ايستادند. وقت ظهر هوا، بشدت گرم بود. پيامبر اکرم(ص) نماز ظهر را با جماعتخواند سپس در حالى که مردم دور او را گرفته بودند، بر روى نقطه بلندى که از جهاز شتران برپا شد، قرار گرفت و با صداى رسا خطبه خواند و سپس فرمود: «مردم نزديک است من دعوت حق را لبيک گويم و از ميان شما بروم من مسؤولم و شما هم مسؤوليد».
سپس مطالبى گرانبها بيان کرد و فرمود: «من دو چيز نفيس در ميان شما به امانت گذاردم، يکى کتاب خدا و ديگرى عترت و اهل بيت من، اين دو هرگز از هم جدا نشوند. مردم بر قرآن و عترت من پيشى نگيريد و در عمل به آنها کوتاهى نورزيد که هلاک مىشويد».
در اين هنگام دست على(ع) را گرفت و او را بلند کرد و به همه مردم معرفى نمود، سپس فرمود: «سزاوارتر بر مؤمنان از خود آنان کيست؟ همگى گفتند: خدا و پيامبر او داناترند».
پيامبر اکرم(ص) فرمود: «خدا، مولاى من و من، مولاى مؤمنانم و من بر آنها از خودشان اولى و سزاوارترم».
بعد فرمود: « من کنت مولاه فهذا على مولاهاللهم وال من والاه و عاد من عاداه و... »
«اى مردم هرکس من مولاى اويم، على مولاى اوست، خداوندا کسانى را که على را دوست دارند، دوست بدار و کسانى که او را دشمن دارند، دشمن دار و...»
سپس فرشته وحى نازل شد و آيه «اليوم اکملت لکم دينکم...» را نازل فرمود و آن روز در تاريخ اسلام جاودانه و حماسهساز شد.
حمد و سپاس خدایی را كه در یگانگی خود بلند مرتبه، ودر تنهایی وفرد بودن خود نزدیك است. در قدرت و سلطه ی خود با جلالت و در اركان خود عظیم است. علم او به همه چیز احاطه دارد در حالی كه در جای خود است، و همه ی مخلوقات را با قدرت و برهان خود تحت سیطره دارد.
همیشه مورد سپاس بوده و همچنان مورد ستایش خواهد بود. صاحب عظمتی كه از بین رفتنی نیست. ابتدا كننده او وبازگرداننده اوست و هر كاری بسوی او باز می گردد. بوجود آورنده ی بالا برده شده ها "كنایه از آسمانها وافلاك" و پهن كننده ی گسترده ها "كنایه از زمین" یگانه حكمران زمینها وآسمانها، پاك و منزّه و تسبیح شده، پروردگار ملائكه و روح، تفضّل كننده بر همه ی آنچه خلق كرده و لطف كننده بر هر آنچه بوجود آورده است. هر چشمی زیر نظر اوست ولی چشمها او را نمی بینند.
كَرم كننده و بردبار و تحمّل كننده است. رحمت او همه چیز را فرا گرفته و با نعمت خود بر همه ی آنها منّت گذارده است. در انتقام گرفتن خود عجله نمی كند، و به آنچه از عذابش كه مستحقّ آنند مبادرت نمی ورزد.
باطنها و سریره ها را می فهمد و ضمایر را می داند و پنهانها بر او مخفی نمی ماند و مخفی ها بر او مشتبه نمی شود. او راست احاطه بر هر چیزی و غلبه بر همه چیز و قوّت در هر چیزی و قدرت بر هر چیزی، و مانند او شیئی نیست. اوست بوجود آورنده ی شیئ "چیز" هنگامی كه چیزی نبود. دائم و زنده است، و به قسط و عدل قائم است. نیست خدایی جز او كه با عزّت و حكیم است.
بالاتر از آن است كه چشمها او را درك كنند ولی او چشمها را درك می كند و او لطف كننده و آگاه است. هیچكس نمی تواند با دیدن به صفت او راه یابد، و هیچكس به چگونگی او از سرّ و آشكار دست نمی یابد مگر به آنچه خود خداوند عز وجل راهنمایی كرده است.
گواهی می دهم برای او كه اوست خدایی كه قُدس و پاكی و منزّه بودن او روزگار را پر كرده است. او كه نورش ابدیت را فرا گرفته است. او كه دستورش را بدون مشورتِ مشورت كننده ای اجرا می كند و در تقدیرش شریك ندارد و در تدبیرش كمك نمی شود.
آنچه ایجاد كرده بدون نمونه و مثالی تصویر نموده و آنچه خلق كرده بدون كمك از كسی و بدون زحمت و بدون احتیاج به فكر و حیله خلق كرده است. آنها را ایجاد كرد پس بوجود آمدند و خلق كرد پس ظاهر شدند. پس اوست خدایی كه جز او خدایی نیست، صنعت او محكم و كار او زیبا است، عادلی كه ظلم نمی كند و كَرم كننده ای كه كارها بسوی او باز می گردد.
شهادت می دهم كه اوست خدایی كه همه چیز در مقابل عظمت او تواضع كرده و همه چیز در مقابل عزّت او ذلیل شده و همه چیز در برابر قدرت او سر تسلیم فرود آورده و همه چیز در برابر هیبت او خاضع شده اند.
پادشاهِ پادشاهان و گرداننده ی افلاك و مسخّر كننده ی آفتاب و ماه، كه همه با زمانِ تعیین شده در حركت هستند. شب را بر روی روز وروز را بر روی شب می گرداند كه بسرعت در پی آن می رود. در هم شكننده ی هر زورگوی با عناد، و هلاك كننده ی هر شیطان سر پیچ و متمرّد.
برای او ضدّی و همراه او معارضی نبوده است. یكتا و بی نیاز است. زائیده نشده و نمی زاید و برای او هیچ همتایی نیست. خدای یگانه و پروردگار با عظمت. می خواهد پس به انجام می رساند، واراده می كند پس مقدّر می نماید، و می داند پس به شماره می آورد. می میراند و زنده می كند، فقیر می كند و غنی می نماید، می خنداند و می گریاند، نزدیك می كند و دور می نماید، منع می كند و عطا می نماید. پادشاهی از آن او و حمد و سپاس برای اوست. خیر بدست اوست و او بر هر چیزی قادر است.
شب را در روز و روز را در شب فرو می برد. نیست خدایی جز او كه با عزّت و آمرزنده است. اجابت كننده ی دعا، بسیار عطا كننده، شمارنده ی نَفَسها و پروردگار جنّ و بشر، كه هیچ امری بر او مشكل نمی شود، و فریاد دادخواهان او را منضجر نمی كند، و اصرار اصرار كنندگانش او را خسته نمی كند. نگهدارنده ی صالحین و موفّق كننده ی رستگاران و صاحب اختیار مؤمنین و پروردگار عالمیان. خدایی كه از هر آنچه خلق كرده مستحق است كه او را در هر حالی شكر و سپاس گویند.
او را سپاس بسیار می گویم و دائماً شكر می نمایم، چه در آسایش و چه در گرفتاری، چه در حال شدّت و چه در حال آرامش. و به او و ملائكه اش و كتابهایش و پیامبرانش ایمان می آورم. دستور او را گوش می دهم و اطاعت می نمایم و به آنچه او را راضی می كند مبادرت می ورزم ودر مقابل مقدّرات او تسلیم می شوم بعنوان رغبت در اطاعت او و ترس از عقوبت او، چرا كه اوست خدایی كه نمی توان از مكر او در امان بود و از ظلم او هم ترس نداریم "یعنی ظلم نمی كند".
بقیه ی مطلب در ادامه مطلب
سرتاسر حیات طیبه رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و لحظه به لحظه آن در نزد مسلمانان دارای اهمیتی بس شگرف و والاست؛ چرا که نه تنها کلام رسول اکرم به نص صریح آیات قرآن، عاری از هرگونه هوا و هوس و متصل به سرچشمه وحی است، بلکه عمل و فعل آن بزرگوار نیز بر تک تک مسلمانان حجت است و صراط مستقیم را به عالمیان مینمایاند. اما در این میان، مقاطعی خاص از زندگی آن بزرگوار، به جهات گوناگون از اهمیتی ویژه برخوردار میباشد که یکی از بارزترین آنها، واقعه غدیر خم است. واقعه غدیر از ابعاد مختلف و از جهات متفاوت، دارای درخشندگی و تلألؤ خاصی در تاریخ اسلام است. کمتر مقطع تاریخی را میتوان در جهان اسلام یافت که از لحاظ سند، اطمینان از اصل وقوع، کثرت راویان و اعتماد بزرگان و علمای مسلمین، قوت و استحکامی نظیر این رویداد مهم داشته باشد.
هنگامی که به راویان حدیث غدیر مینگریم، در مرتبه نخست نام اهل بیت گرامی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) یعنی امام علی (علیه السلام)، فاطمه زهرا (سلام الله علیها)، امام حسن (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) دیده میشود و در مرتبه بعدی نام حدود 110 تن از صحابه پیامبر اسلام به چشم میخورد که در این میان، نام افرادی شاخص از میان صحابه همچون:
1- ابوبکر بن ابیقحافه |
2- عمر بن الخطاب |
3- عثمان بن عفان |
4- عایشه بنت ابیبکر |
5- سلمان فارسی |
6- ابوذر غفاری |
7- عمار یاسر |
8- زبیر بن عوام |
9- عباس بن عبدالمطلب |
10- ام سلمه |
11- زید بن ارقم |
12- جابر بن عبدالله انصاری |
13- ابوهریره |
14- عبدالله بن عمر بن الخطاب |
|
و... توجه آدمی را به خود جلب میکند که تمامی آنان در محل غدیر حاضر بودهاند و حدیث غدیر را بدون واسطه نقل نمودهاند. سپس در میان تابعین، حدیث غدیر از 83 تن از تابعین نقل شده است که از جمله آنان میتوان به:
1- اصبغ بن نباته
2- سالم بن عبدالله بن عمر بن الخطاب
3- سعید بن جبیر
4- سلیم بن قیس
5- عمر بن عبدالعزیز(خلیفه اموی)
و... اشاره نمود.
پس از تابعین، در میان علمای اهل تسنن از قرن دوم تا قرن سیزدهم، 360 تن، حدیث غدیر را در آثار خویش نقل نمودهاند که 3 تن از صاحبان صحاح سته (صحاح ششگانه) و دو تن از پیشوایان فقهی اهل تسنن نیز در شمار این بزرگان جای دارند.
در بین محدثین و علمای شیعه نیز افراد فراوانی حدیث غدیر را در کتب مختلف، روایت نمودهاند، که تعداد دقیق آنان مشخص نیست. از این اندیشمندان میتوان به:
1- شیخ کلینی
2- شیخ صدوق
3- شیخ مفید
4- سید مرتضی
و... اشاره نمود.
بنا بر آنچه که ذکر گردید، در میان بزرگان و محدثین اهل سنت و به دنبال دقت آنان بر روی راویان و طرق متفاوت نقل حدیث غدیر، اندیشمندان بسیاری، حدیث غدیر را حدیثی حسن و عده کثیری روایت غدیر را روایتی صحیح دانستهاند و حتی نزد عدهای از بزرگترین صاحبنظران اهل تسنن، با توجه به شمار فراوان راویان و طرق متعدد نقل حدیث، که روایت غدیر دارد، آنرا حدیثی متواتر ذکر نمودهاند.علما، بزرگان و محدثین شیعه نیز بالاتفاق، غدیر را حدیثی متواتر میدانند.
بقیه ی مطلب در ادامه مطلب
تبريك و تهنيت غدير
سنت ديرينه در غدير، تبريك خاص آن است كه مفاهيم والاى اين روز را بازتاب مىدهد. امام صادق عليهالسلام فرمود: «هرگاه در اين روز، برادر مؤمن خود را ملاقات كردى، بگو: شكر خداى كه ما را به اين روز گرامى داشته و از مؤمنان و وفاداران به پيمانى قرار داده است كه با ما بسته و ما را از منكران و تكذيبكنندگان روز قيامت قرار نداده است».
امام رضا عليهالسلام نيز فرمود: «در اين روز به يكديگر تبريك و تهنيت بگوييد و هرگاه برادر مؤمن خود را ملاقات كرديد، بگوييد: سپاس خدايى را كه ما را از تمسك كنندگان به ولايت امير مؤمنان على عليهالسلام قرار داده است».
نیکی به دیگران
صاحب روز غدیر، امام علی علیهالسلام درباره نیکی به دیگران در این عید فرمود: «[در این روز [با نیکی و خیر فراوان، از آرزومندان و آنانکه به دست شما چشم دوختهاند، بازدید کنید و در خوردنیها و آنچه در دست و در توان دارید، با ناتوانان همسانی داشته باشید. پاداش یک درهم [هزینه کردن در راه خدا] در این روز، برابر صد هزار درهم در روز دیگر است. هر کس بدون درخواست برادر مؤمنش از او دلجویی و کارگشایی کند و با اشتیاق به او نیکی رساند، چون کسی است که در این روز، روزه گرفته و شبش به نیایش پرداخته است. کسی که در شامگاه روز غدیر، به روزهداری افطاری دهد، مانند کسی است که یک میلیون نفر را غذا داده است».
امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در خطبه غدیریه
رسول خدا صلیاللهعلیهوآله در خطبه غدیر، درباره موضوعهایی همچون توحید، نبوت، ولایت امام علی علیهالسلام و لقب امیرمؤمنان برای آن حضرت، فضیلتهای اهل بیت علیهمالسلام ، فضیلتهای ویژه امام علی علیهالسلام ، قرآن، نماز، زکات، حلال و حرام و بیعت سخن به میان آورد. ایشان در بخشی از خطبه خود با اشاره به امامان دوازدهگانه، درباره امام مهدی موعود(عج) فرمود: «بدانید که آخرین امامان، مهدی قائم از ماست. اوست غالب بر آیینها. اوست انتقام گیرنده از ستمکاران. اوست فاتح قلعهها و منهدمکننده آنها. اوست پیروز بر هر قبیلهای از اهل شرک و هدایتکننده آنان. اوست یاریدهنده دین خدا. اوست که پیشینیان به او بشارت دادهاند. اوست که به عنوان حجت باقی میماند و بعد از او حجتی نیست».
نگاه به سادات
نگاه به سادات، دل را نورانی میکند. آنان فرزندان رسول خدا صلیاللهعلیهوآله و وابسته به آن حضرت هستند و درخشانی نور پیامبر از پیشانیشان نمایان است. امام رضا علیهالسلام در مجلسی فرمود: «نگاه به فرزندان ما عبادت است.» یکی از حاضران پرسید: نگاه به امامان از نسل شما یا نگاه به همه فرزندان پیامبر خدا؟ امام فرمود: «نگاه به همه فرزندان پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله عبادت است؛ تا وقتی از سیره ایشان جدا نشوند و به گناهان آلوده نگردند».
کمال دین
سادات، جزو خانواده پیامبر و از نسل پاک او به شمار میروند. همانگونه که اهل بیت پیامبر جایگاه والایی نزد پروردگار دارند، مقام و شأن فرزندان آنان نیز در نگاه مردم با احترام و تکریم همراه است. بزرگداشت و احترام سادات از سوی مردم در همه زمانها صورت میگیرد، ولی این امر در روز غدیر که زمان به ولایت و امامت رسیدن حضرت علی علیهالسلام است، به فرهنگ خاصی در میان مردم تبدیل شده است. آنان با رفتن به خانه سادات و تبریک گفتن چنین روزی، احترام و اکرام خود را به ایشان آشکار میسازند. رسول خدا صلیاللهعلیهوآله در روایتهای گوناگون، مردم را به گرامیداشت مقام سادات سفارش میکرد و ایشان میفرمود: «دوست داشتن اهل بیت من و فرزندانم، کمال دین است».
میراث ماندگار
ولایت اهل بیت پیامبر، ادامه دهنده راه نبوت است و در کنار قرآن که برنامه آسمانی رستگاری و سعادت انسانها به شمار میآید، روشن کننده راه هدایت و تفسیرگری آیات الهی است. فرزندان نیکوکار آنان نیز به دلیل اینکه ادامهدهنده نسل پاک اهل بیت پیامبرند، شایسته احترام ویژهای هستند. بزرگداشت سادات در عید غدیر به اوج خود میرسد و مردم با تبریک ولایت امام علی علیهالسلام در این روز به سادات، در واقع، آنان را میراث ماندگار اهل بیت به شمار میآورند. رسول خدا صلیاللهعلیهوآله میفرماید: «من در روز قیامت، شفیع چهارتن هستم. آنکه فرزندان و ذریه مرا گرامی دارد؛ آنکه نیازهایشان را برآورد؛ آنکه برای حل مشکلاتی که گرفتارشان ساخته است، بکوشد و آنکه با دل و زبان، دوستشان بدارد».
متن به صورت کامل در ادامه مطلب